سوق المسلمینمراداز جمعیت سوق مسلمین این است که اگر گوشت، پوست و سایر اجزای حیوانی در بازار مسلمان خریداری شود، حکم طهارت راداردو بایدآن را در حکم گوشت حیوان ذبح شدهای قرار داد و لازم نیست از ذبح شرعی آن حیوان سوال کرد. [۱]
. سید بجنوردی، قواعد الفقهیة ، نشر اسلامی،ج ۴،ص ۱۵۰.
فهرست مندرجات۱.۱ - مقتضای اطلاق ادله ۲ - شروط قاعده سوق المسلمین ۲.۱ - بازار مسلمانان باشد ۲.۲ - خریدازدست مسلمان ۲.۲.۱ - عدم شرطیت تشیع ۲.۳ - علم نداشتن به عدم تذکیه ۳ - مستندات قاعده ۳.۱ - سیره متشرعه ۳.۲ - تعدد روایات دال بر حجیت سوق مسلمین ۳.۳ - اجماع فقها ۴ - رابطه این قاعده با استصحاب ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - سوق مسلمین اماره تذکیهامام خمینی در تحریرالوسیله در خصوص حکم سوق المسلمین مینویسند: «وکذلک ما یباع منها فی سوق المسلمین؛ سواء کان بید المسلم او مجهول الحال.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۶۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة ۲۶.
«کذلک» در عبارت مذکور اشاره دارد به حکم «ما کان بید المسلم من اللحوم و الشحوم و الجلود اذا لم یعلم کونها من غیر المذکّی» که پیشازاین فرع در باره آن فرمودهاند: «یعامل معه معاملة المذکّی ولا یجب علیه الفحص و السؤال، بل ولا یستحبّ، بل نهی عنه» [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۶۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة ۲۶.
بنابر این آنچه که از این چیزها در بازار مسلمین فروخته میشود؛ چه در دست مسلمان باشد یا در دست مجهول الحال مانند چیزی است که از مسلمان گرفته میشود و با آن معامله مذکی میشود و تفحّص و پرسیدن واجب نیست. و «یدل علیه صحیحة الفضلاء الثلاثة انهم سالوا اباجعفر علیهالسلام عن شراء اللحوم من الاسواق و لایدری ما صنع القصابون؟ فقال: کُل اذا کان ذلک فی سوق المسلمین و لاتسال عنه» [۴]
محمد، فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة، ج۲۰، ص۴۰۶، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار (علیهالسّلام)، ۱۳۸۱.
یعنی: و دلالت میکند بر آن صحیحه فضلاء ثلاث که از حضرت اباجعفر (علیهالسلام) درباره خریدوفروش گوشتها از بازار درحالیکه معلوم نیست قصابها چه کردهاند، میپرسند؟ پس فرمود: بخور اگر آن در بازار مسلمین باشد و از نپرس از آن.۱.۱ - مقتضای اطلاق ادلهامام خمینی در کتاب الطهارة در خصوص مقتضای اطلاق ادله در این باره مینویسند: «ثمّ انّ مقتضی اطلاق الادلّة، اعتبار سوق المسلمین و اماریته للتذکیة مطلقاً و لو کان الکافر بائعاً فی سوقهم، فضلاً عن مجهول الحال.... و الحاصل: انّ مقتضی الاطلاق اعتبار سوق المسلمین و ارضهم، فهما امارة علی وقوع التذکیة الشرعیة، و ان شئت قلت: امارة علی اجراء ید المسلمین علیه، و کون المصنوع منهم و لو کان بید الکافر، الاّ ان یعلم عدم اجراء ید المسلم علیه.» و بر همین اساس است که در مورد گوشت و مانند آن که از کشورهای غیرمسلمان وارد و در بازار مسلمانان عرضه میگردد میفرمایند: «اگر احتمال داده شود که واردکننده مسلمان، احراز تذکیه کرده و آن را در دسترس مسلمین قرار داده محکوم به حلیت است.» و یا درباره «ما بید المسلم» در تحریرالوسیله میفرمایند: در مباح بودن آنچه از دست مسلمان گرفته میشود بین اینکه مؤمن باشد یا مخالفی باشد که به پاک شدن پوست میوه بهوسیله دبّاغی معتقد است و ذبیحههای اهل کتاب را حلال میشمرد و شروطی را که ما آنها را در تذکیه معتبر میدانیم مراعات نمیکند، فرق نمیباشد. و همچنین فرقی نیست بین اینکه گیرنده با کسی که از آن گرفته میشود در شرایط تذکیه از حیث اجتهاد یا تقلید موافق باشد یا با او در آنها مخالف باشد؛ درصورتیکه گیرنده، احتمال بدهد که بر وفق مذهب او مذکی است، مانند اینکه گیرنده اعتقاد داشته باشد که لازم است ذکر نام خدا به عربی باشد و کسی که از او گرفته میشود چنین اعتقادی نداشته باشد درصورتیکه احتمال بدهد که آنچه که در دست او میباشد نام خدا به عربی بر آن ذکر شده است؛ اگرچه او آن را لازم نمیداند. و اللَّه العالم.» [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۶۵، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة ۲۷.
و همچنین است بنابر اقوی اگر از کافر گرفته شود و معلوم شود که قبلاً در دست مسلمان بوده به شرطی که احتیاط گذشته مراعات شود. [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۶۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة ۲۶.
زیرا در گرفتن از دست مسلمان فرقی نمیکند که بدون واسطه باشد یا به واسطه کافر. [۹]
محمد، فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة، ج۲۰، ص۴۰۹، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار (علیهالسّلام)، ۱۳۸۱.
۲ - شروط قاعده سوق المسلمیندر اجرای این قاعده در بازار مسلمانان سه شرط معتبراست: ۲.۱ - بازار مسلمانان باشدظاهرازادله و روایات این است که بازاری چنین حجیتی را دارد که اکثر اهالی آن مسلمان باشند، ولو این بازار در سرزمین کفار باشد. [۱۰]
. شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام ، موسسه معارف اسلامی،ج ۱،ص ۲۸۵.
و اگردر کشور اسلامی، اکثراهل یک بازار، غیر مسلمان باشند این قاعده اجرا نمیشود.۲.۲ - خریدازدست مسلمانیاخرید از شخصی که ظاهرش به مسلمانان شباهت دارد(و محکوم به مسلمان بودن باشد). [۱۱]
. مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفاتره، البردن، نشر اسلامی، ج ۱۱، ص ۲۶۹.
البته دو دسته از علما، با این شرط مخالفت کردهاند. عدهای معتقدند فقط بازاری حجیت دارد که فروشنده ی آن جنس، مسلمان بودنش نزد خریدار احراز شده باشد. [۱۲]
. طباطبائی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، نشر آداب، ج ۱، ص ۳۲۸.
و در مقابل، عدهای میگویند که بازار مسلمانان اماره و نشانه تذکیه و ذبح شرعی است و لازم نیست از دست مسلمان گرفته باشد. [۱۳]
. نراقی، مولی احمد بن محمد، مستند الشیعه، آل البیت لاحیاء التراث، ج ۱، ص ۳۵۱.
۲.۲.۱ - عدم شرطیت تشیعپس از خرید از دست مسلمان (ولو به حسب ظاهر)، براساس اصالت صحت فعل مسلمان، میتوان تعبداٌ حکم کرد که این حیوان، ذبح شرعی شده است. البته احراز مسلمان بودن، تنها شیعه نیست و سایر قبایل اسلامی را هم شامل میشود به این دلیل که در زمان صدور این روایات، در بازار مرسوم و معهود،اکثرافراد،غیر شیعی بودهاند. و روایاتی [۱۴]
. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیة، ج ۲، ص ۳۷۱، ح ۱۵۴۴.
هم دلالت بر عدم شرطیت تشیع در اجرای این حکم دارد. [۱۵]
. سبزواری، محمد باقر، ذخیرةالمعاد،آلالبیت للاحیاءالتراث، ج۱،ص ۱۷۵.
۲.۳ - علم نداشتن به عدم تذکیهدر صورتی این قاعده اجرا میشود که علم به عدم تذکیه شرعی (ولو تذکیه ی معتبر نزداهل سنت) نداشته باشیم در این صورت مطلقاً این قاعده، حجت است چه با علم به مسبوقیت کافر بر این مال، و چه با علم به بی مبالاتی فروشنده مسلمان در امر حلال و حرام، [۱۶]
. میرزای قمی، مناهج اللکلام، نشر اسلامی، ص ۱۳۶.
البته در مقابل عدهای معتقدند این قاعده در صورتی حجت است که هم علم به عدم تذکیه نداشته باشیم، هم علم به مسبوقیت کافر نداشته باشیم و هم علم به بیمبالاتی او در طهارت و حلال و حرام. [۱۷]
. نائینی، محمد حسین غروی، رسالة الصلوة فی المشکوک،آلالبیت(ع)،ص ۱۷۸ و ۱۷۹.
۳ - مستندات قاعدهبرای قاعده سوق المسلمین مستنداتی وجود دارد از جمله؛ ۳.۱ - سیره متشرعهسیره متشرعه،از صدر اسلام، مسلمانان، ائمه علیهم السلام، [۱۸]
وسائل الشیعه، حرعاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، آلالبیت (ع)، ج ۲، ص ۱۰۷۲، ح ۶.
اصحاب و وکلای ایشان، از بازار مسلمانان خرید مینمودند بدون اینکه از نحوه ذبح آن حیوان خریداری شده، سوال نمایند و با توجه به این سیره مستمر میتوان ادعای قطع نمود که این سیره، مورد امضاو تایید شارع است. [۱۹]
. محمد بن اصفهانی، فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد اللکلام، قم، نشر اسلامی،ج۹،ص ۲۳۸.
۳.۲ - تعدد روایات دال بر حجیت سوق مسلمین [۲۰]
. تهذیب اللکلام،ج۶، ص۲۶۱.
[۲۱]
. تهذیب الکلام،ج۹،ص۷۲.
[۲۲]
. تهذیب الکلام،ج۲،ص۲۳۴.
[۲۳]
. تهذیب الکلام،ج۲،ص۳۶۸.
در برخی از روایات ،تعلیل آمده که اگر چنین کلامی وجود نمیداشت، بازار مسلمانان و امر خرید و فروش معطل میماند [۲۴]
. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیة،ج ۷، ص ۳۸۷.
که این قطعاً امری است که شارع ازآن بیزاراست و با توجه به این روایات که در جوامع روایی آمده است، هیچ شک و شبههای در صحت این حکم باقی نمیماند. [۲۵]
. محقق بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناضرة، نشر اسلامی، ج ۵، ص ۶۴.
فضیل، محمد بن مسلم و زراره در صحیحه ای ازامام باقر علیه السلام در مورد خرید گوشت از بازار مسلمانان سوال پرسیدند و حضرت در جواب فرمودند:«کل إذا کان ذلک فی سوق المسلمین ولاتسأل عنها؛اگر از بازار مسلمین خریداری شده، آنرا بخور واز طهارت آن سوال نپرس. [۲۶]
. تهذیب اللکلام ج ۹، ص ۷۲
[۲۷]
. تهذیب الکلام،ج۲،ص ۳۰۶.
۳.۳ - اجماع فقها [۲۸]
. سید بجنوردی، القواعد الفقهیه، نشرالهادی، ج ۴، ص ۱۵۶.
البته با توجه به روایات و سیره متشرعه، اجماع را نمیتوان دلیل مستقلی به شمار آوردو قطعاً این اجماع، اجماع مدرکی است. ۴ - رابطه این قاعده با استصحابرابطه این قاعده با استصحاب عدم تذکیه، رابطۀ حاکم و محکوم است یعنی قاعدۀ سوق مسلمانان چه اماره باشد و چه اصل شرعی، بر استصحاب مقدم است. وگرنه موجب لغویت آن میشود چون در تمامی موارد این قاعده، استصحاب عدم تذکیه هم جاری است و عدم اجرای سوق مسلمانان موجب لغویت جعل این حکم میشود. [۲۹]
. سید بجنوردی، القواعد الفقهیه، نشرالهادی،ج۴،ص ۱۵۶.
۵ - پانویس
۶ - منبع• سایت پژوهه • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |